با برگزاري انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و مشخص شدن وكلاي مردم در مجلس نهم، جريانها و گروههاي مختلف سعي كردند با به رخ كشيدن تعداد نامزدهاي مورد حمايت خود در بهارستان، پيروزي در اين آزمون را به رخ رقيبان بكشند. در اين ميان برخي نمايندگان پيروز كه اتفاقا بهصورت مستقل وارد عرصه شده بودند از منتقدان اين يارگيريها هستند و معتقدند نمايندههايي كه به مجلس نهم راه پيدا كردند با اقبال عمومي مواجه شدند و مستقل از ليستها و احزاب و جبههها راي آوردند. يكي از اين افراد محمد ابراهيم رضايي، نماينده مردم خمين در مجلس نهم است كه حالا با عضويت در كميسيون شوراها و امور داخلي كشور بهتر هم ميتواند در اين زمينه اظهار نظر كند. وي در گفتوگو با وقايع استان ميگويد اگر اسم من در فهرست جبهه متحد و يا پايداري قرار نميگرفت باز هم راي ميآوردم. **به نظر شما احزاب در انتخابات پارلمان چه نقشي را ايفا كردند؟ به عقيده بنده احزاب در انتخابات مجلس نقش نداشتند. **آرايش سياسي مجلس نهم را چطور ارزيابي ميكنيد و بهنظر جنابعالي افراد به چه ميزان توانستند از ليستها به مجلس راه يابند؟ به نظر من نمايندههايي كه به مجلس نهم راه پيدا كردند با اقبال عمومي مواجه شدند و مستقل از ليستها و احزاب و جبههها راي آوردند. احزاب از محبوبيت اين افراد استفاده كردند و آنها را در فهرست خود قرار دادند و به واقع خود را به نمايندههايي كه احتمال زيادي داشت كه به شخصه نيز راي آورند، وصل كردند. از سوي ديگر با توجه به اينكه مردم به اصولگرايي اقبال بيشتري نشان دادند، احزاب و جبههها بهدنبال سهم خواهي از كرسيهاي مجلس بودند و هر گروهي گفت فهرست ما بيشترين ميزان راي را داشته است. ** افرادي كه از ليستهاي متعدد راي آوردند چطور؟ به غيراز تهران كه نمايندگان از ليستها راي آوردند، شهر ديگري را به اين ترتيب نداشتيم. **ولي من خاطرم هست كه جبهههاي متعددي مانند ايستادگي، پايداري و متحد در شهرستانها هم فهرست ارائه دادند و توانستند افرادي را وارد مجلس كنند؟ اسم خود من نيز در فهرست جبهه متحد و پايداري قرار داشت. ولي بازهم معتقدم كه معرفي اسامي تاثيري نداشتهاست. همانطور كه گفته شد جبهههاي مختلف براي اينكه خودشان را روي پا نگه دارند، افراد را در ليستها قرار دادند. از خود من پرسيدند كه حاضر هستيد از شما حمايت كنيم و من هم در پاسخ گفتم كه حمايت كنيد يا نكنيد براي ما تفاوتي نخواهدداشت. **شما معتقديد كه حتي اگر احزاب يا جبههها فهرست ارائه نميدادند در آرايش سياسي مجلس تفاوتي حاصل نميشد؟ به نظر من رنگ احزاب آنقدر كه خودشان فكر ميكنند پر رنگ نيست. **با توجه به اينكه شما از سوي جبهه پايداري و متحد معرفي شديد، ميثاق نامهاي امضا كرديد؟ خير، من تعهدي به هيچ جبههاي ندادم. **كمتر از يك سال به انتخابات رياستجمهوري يازدهم زمان باقي است. در اين مدت باقي مانده احزاب چطور ميتوانند نقش خود را پررنگتر كنند؟ احزاب بايد ماهيت حزبي پيدا كنند. نزديك به هر انتخاباتي احزاب بهصورت موجي آمده و فضايي را ايجاد ميكنند و بعد از برگزاري انتخابات غروب ميكنند. در كشور ما در حال حاضر حزبي وجود ندارد كه اثرگذار باشد و برنامه داشته باشد و بتواند فضايي را ايجاد كند كه مردم به آن اقبال ماندگاري داشته باشند. احزاب بايد بتوانند افرادي را براي مديريت كشور تربيت كنند. **با توجه به مسائل مطروحه، خلا احزاب در كشور و عليالخصوص در مجلس را چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا اگر احزاب نقش پر رنگتري در انتخابات مجلس شوراي اسلامي داشتند تركيب كنوني مجلس متفاوتتر بود و امكان داشت كه افراد متخصصتر وارد مجلس شوند؟ قطعا اگر احزاب به شكل واقعي در كشور بهوجود بيايند و پس از شكلگيري ماندگاري داشته باشند و بر پايه صدق و راستي استمرار خود را حفظ و چشماندازي براي خود تعريف كنند، مردم اقبال بيشتري به آنها نشان ميدهند. اكنون خلا وجود احزاب در كشور احساس ميشود. به اين دليل كه مديران و استانداران به درستي تربيت نميشوند. نقش واقعي احزاب اثرگذار بودن در عرصه مديريتي است تا از طريق آموزش بتوانند مديران لايقي را به جامعه عرضه كنند. **چه راهكاري وجود دارد كه مردم به احزاب اقبال نشان دهند؟ اگر احزاب بتوانند خود را با اهداف مردم سازماندهي كنند قطعا با اقبال عمومي روبهرو خواهند شد. **به نظر شما براي تشكيل يك حزب فراگير از كجا بايد شروع كرد؟ اين سؤال به اين دليل مطرح ميشود كه در اين مورد احتمال احزاب دولت ساخته وجود دارد. براي كاهش اين احتمال مجلس چه نقشي ميتواند در تشكيل احزاب داشته باشد؟ مجلس ميتواند بستر را با قوانين و مقررات مناسب فراهم كند و بعد از آن نقش نخبگان سياسي بسيار تاثيرگذار است. **نمايندگاني كه از شهرهايي به غيراز تهران راي آوردهاند تا چه ميزان ميتوانند در توسعه احزاب تاثيرگذار باشند؟ نمايندگان شهرستان به شكل محلي ميتوانند تاثيرگذار باشند. **با توجه به اينكه مردم به نمايندهها با معرفي حزب يا بدون معرفي آن اقبال خوبي نشان دادهاند، اين نماينده كه بدين گونه راي آورده است چطور ميتواند مردم را تشويق كند تا وارد حزب شوند و يا به اسامي كه از سوي ليستها معرفي ميشوند راي دهند؟ با توجه به موقعيت شهرستانها كه دور از پايتخت و يا شهرهاي بزرگ قرار دارند آيا از چنين قابليتي برخوردار هستند يا خير؟ شهرستان نميتواند محور حزب قرار گيرد و قابليت اين مسئله را ندارد. بهنظر من حزب قوي بايد در پايتخت شكل بگيرد و شعبات آنها در شهرستانها باشد. اين حزب ميتواند از فضاي اعتماد مردم به نمايندگان شهرستانها استفاده كند و مقدمات شكلگيري يك حزب قوي را بهوجود آورد. ** اصولگرايي در حال حاضر به يك جريان فكري گفته نميشود. شايد بتوان گفت در مقطعي اين معني را ميداده است. به واقع اين جناح بهدليل اينكه در برگيرنده تمام افرادي كه به اصول ايمان دارند نيست بنابراين نميتوان گفت كه يك جناح فراگير است. آيا ميتوان گفت كه اصولگرايان با ايمان بوده و اصلاح طلبان و مستقلين بويي از آن نبردهاند؟ من به جريان فكري بهطور كل اشاره داشتم نه اينكه بخواهم بگويم جناحي فاقد ايمان است. منظور من اين است كه اصولگرايي بهعنوان يك جريان در انتخابات اثرگذار بود نه بهعنوان يك حزب.